امروز کشور به جوانهایی نیاز دارد که بتوانند بازوان پُرقدرتی باشند برای پیشرفت کشور، سرشار از انگیزهی ایمانی، بصیرت دینی، همّت بلند، جرئت اقدام، اعتمادبهنفس، اعتقاد به اینکه ما میتوانیم»، امید به آینده، افقهای آینده را روشن و درخشان دیدن، روح استغناء -نه به معنای اعراض از فراگیری از بیگانگان، که این را ما هرگز توصیه نکردهایم و نمیکنیم؛ حاضریم شاگردی کنیم پیش دیگران که از ما بیشتر بلدند- روحیّهی استغناء از تأثیرگذاری، تحمیل و سوءاستفادهی از انتقال دانش که امروز در دنیای دانشمند که دنیای قدرت استکباری است این معنا رایج است -این روحیّهی استغناء باید در جوان وجود داشته باشد- روحیّهی فهم درست از موقعیّت کشور که ما در کجا هستیم و کجا میخواهیم برسیم و چگونه میتوانیم این راه را طی کنیم -که در بیانات امروز این اساتید، نکات روشنی در این زمینه حقیقتاً وجود داشت- قاطع بودن در برابر دستاندازی، و خدشهدار کردن استقلال ملّی؛ ما به جوانهایی با یکچنین روحیّههایی نیاز داریم. این روحیّهها را، این امتیازات را استادها میتوانند در نسل جوانِ مشغول تحصیل و علمآموز کشور، القا کنند و تزریق کنند و بهوجود بیاورند؛ استاد این است؛ البتّه با روش، با منش، نه با درس اخلاق. توصیه نمیکنم که اساتید علمی، کلاس اخلاق بگذارند برای دانشجو؛ این یک کار دیگری است. اساتید ما با رفتار خودشان، با اظهارات خودشان، با منش خودشان، با اظهار عقیدههایی که در زمینههای مختلف میکنند، میتوانند این تأثیرات را در دانشجوی خود، در جوان امروز القا کنند و بهوجود بیاورند و خلق کنند. اینکه ما گفتیم اساتید فرماندهان جنگ نرمند، این به این معنا است. اگر آن جوان -همچنانکه ما عرض کردیم- افسر جوان جنگ نرم است، استاد، فرمانده او است و این فرماندهی به این صورت است.۱۳۹۴/۰۴/۱۳
۱-۱) ماهیت و چیستی جنگ نرم
مفهوم جنگ نرم که در برابر جنگ سخت {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود مییابد.} به کار میرود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریانها و دولتهای گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست. (نائینی ۱۳۸۹: ۵۹)
معروفترین تعریف را به ژوزف نای، پژوهشگر برجستة امریکایی در حوزة قدرت نرم نسبت میدهند وی در سال۱۹۹۰ میلادی در مجلة ت خارجی شمارة ۸۰ قدرت نرم را توانایی شکلدهی ترجیحات دیگران تعریف کرد. گروهی جنگ نرم را عبارت از استفادهٔ طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی میدانند که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود. (کالینز ۱۳۷۰: ۴۸۷) برخی تلاش برنامه ریزی شده برای استفاده از ابزارها و روشهای تبلیغی، رسانهای، ی و روانشناختی، برای تاثیر نهادن بر حکومتها، گروهها و مردم کشورهای خارجی به منظور تغییر نگرشها، ارزشها و رفتارهای آنان را جنگ نرم میدانند. (fazio ۲۰۰۷: ۱۹) استفادهٔ یک کشور از قدرت نرم برای دستکاری افکار عمومی کشور آماج و تغییر ترجیحات، نگرشها و رفتارهای ی آنان را نیز جنگ نرم میدانند. (Nye ۲۰۰۴: ۳) با توجه به تعاریف دیگری که ساندرس (۱۳۸۲)، کرمی (۱۳۸۷)، الیاسی (۱۳۸۸) و خانم ماه پیشانیان (۱۳۸۷) ارائه کردهاند میتوان جنگ نرم را مانند هر پدیدهٔ دیگری در سه بعد شناخت: اول، ماهیت و منطق درونی قدرت نرم که عبارت از تلاش برای تاثیرگذاری بر باورها و ارزشهای بنیادین مورد قبول کشور هدف است. دوم، منظور و کاربرد این تاثیرگذاری، دگرگونی هویت فرهنگی و تخریب الگوی ی است. سوم، ابزار اعمال اراده و پیشبرد هدف در این جنگ، قدرت نرم کشور حریف و متخاصم است. (نائینی ۱۳۸۹: ۷)
براین اساس، جنگ نرم را میتوان تغییر در ادراک گروههای اجتماعی در راستای درونیهای ی و ساختاری دانست. جبهه استکبار با مطلوب پنداشتن ارزشها و فرهنگ غرب در پی تجویز نظام ارزشی و حکومتی خود به عنوان نسخه توسعه کشورهای توسعهنیافته برآمده و در این راه چون فرهنگ کشورهای مزبور را مانع توسعه میپندارد، به تزریق فرهنگ غرب و ایجاد لایه-های اجتماعی حامی آن مبادرت ورزیده است. بدین ترتیب هدف نهایی جنگ نرم، تغییر ساختارهای حکومتی و ی کشورهای هدف است. نظریه پردازان و محققان این فرایند را با عنوانهای گوناگون جنگ نرم، جهانی سازی فرهنگ، استعمار فرانو، استحاله و فروپاشی از درون و. معرفی کردهاند. امروزه، جنگ نرم، موثرترین، کارآمدترین، کم هزینهترین، خطرناکترین و پیچیدهترین نوع تهدید علیه ارزشها و امنیت ملی یک کشور است. موثرتر است؛ چون میتوان با کمترین هزینه، با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومتهای فیزیکی به هدفها رسید؛ و خطرناکتر است؛ زیرا با باورها، ارزشها، عواطف و احساسات یک ملت، ارتباط دارد. کاربرد قدرت نرم توسط کشورها موجب میگردد تا نیاز کمتری به کاربرد چهره عریان و خشن قدرت باشد و دیگر ت چماق و هویج به تنهایی به کار نرود بلکه ملتهای مقابل به عنوان سربازان جنگی دولتهای مزبور عمل نمایند و از طریق جذب ملتها به ارزشها و فرهنگ خود، اهداف ی کشور مهاجم تأمین شود. این امر باعث میشود تا تهدید نرم علیه کشورهای هدف شکل بگیرد. در اینصورت فرآیند ایجاد این تهدید، جنگ نرم نام میگیرد. با تشدید روند جهانیشدن و رواج ارزشهای غربی، این امر سرعت بیشتری به خود گرفته است.
بنابراین، با دانستن این نکته که ایجاد دگرگونی در جوامع با تکیه بر تغییر دیدگاهها و نگرشهای حاکمان و مردم بحث اصلی جنگ نرم است؛ جنگ نرم، جنگ برای سلطه است و مدلی نوین از فعل و انفعالهای دولتهای سلطه گر برای سلطه، بر کشورهای مختلف را نمایش میدهد. با این تعاریف از قدرت است که قدرت نرم جایگاه ویژهای در تئوریهای سلطه مییابد. قدرتی که تمام توان و ظرفیت خود را متمرکز بر قانع کردن دیگران میسازد تا رفتار آنها را به گونه مطلوب خود، تنظیم و هدایت نماید.
۲-۱) غایات و اهداف جنگ نرم
جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتاً هدف نهایی هر دو تغییر کامل نظام ی یک کشور است که البته با اهدافی محدودتر هم اجرا میشود. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال میکنند و این وجه مشترک آنها است. بنابراین، هدف نهایی در جنگ نرم همان هدف جنگ سخت، یعنی مهار و فروپاشی یک نظام ی است؛ با این تفاوت که ابزار و روشهای این براندازی متمایز است.
جنگ نرم، روشی برای تحمیل اراده و تامین منافع است که با غلبه بر طرف مقابل، بدون استفاده از قدرت نظامی و روشهای خشونت آمیز اعمال میشود. ابزار اصلی این جنگ، قدرت نرم به ویژه، قدرت اقناعگری و همراه سازی است که اغلب با استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانهها، و دانش روانشناختی تلاش میشود، در هویتهای فکری و فرهنگی تردید ایجاد شود. حوزه عمل این جنگ، افکار، اعتقادها، باورها، ارزشها، علائق و گرایشهای جامعه هدف است که مهاجم برای اشغال آن برنامه ریزی میکند. در نهایت با تصرف ذهن و قلوب مردمان کشورهدف، تغییر در ساختارها محقق میشود. به عبارتی جنگ نرم، جنگ تخریب الگو است. مهاجم در این جنگ با ایجاد تردید در مبانی و ارزشهای اساسی نظام ی، الگوی آن نظام را در عرصههای گوناگون اجتماعی ناکارآمد میسازد. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۴-۲۵)
الیاسی (۱۳۸۸) با استفاده از بررسی نظرهای کرمی (۱۳۸۷)، ساندرس (۱۳۸۲) و میچل (۲۰۰۸) مهمترین هدفهای جنگ نرم آمریکا و دنیای غرب، در سایر کشورها را تغییر ایدئولوژی حاکم، کاهش مشارکت ی مردم، القای ناکارامدی حکومت، تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان، دستکاری افکار عمومی در جهت خواستههای خود و علیه نظام حاکم، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش انسجام در حاکمیت، تغییر ارزشهای جامعه، ایجاد استحاله فرهنگی، تغییر الگوی ی حاکم و تشدید و تقویت واگرایی قومی برشمرده است. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۵)
شناسایی هدفهای مرجع در بحث امنیت نرم دارای اهمیت است. ایدئولوژی دولت، مشارکت ی، کارآمدی حکومت، هویت، انسجام اجتماعی و افکار عمومی برخی از مهمترین هدفهای مرجع در چارچوب امنیت نرم به شمار میآید. هشت هدف و محور اصلی به عنوان مهمترین هدفها و خطوط اصلی جنگ نرم، در نقشه و نمودار راهبردی جنگ نرم، از منظر مقام معظم رهبری مطرح شده است. این موارد عبارت از ایجاد تردید در دلها و ذهنهای مردم، انهدام سنگرهای معنوی، تبدیل نقاط قوت ما به نقاط ضعف، تبدیل فرصتهای ما به تهدید، تخریب پایههای نظام، بدبین کردن مردم به هم و ایجاد اختلاف در جامعه، خدشه در نشانههای امید، القای یاس به جامعه و انحراف ذهن مردم از دشمنی دشمن، میباشد. (دفتر نشر مقام معظم رهبری، ۱۳۸۹)
تگذاران جنگ نرم، با استفاده از ساز وکارهای گوناگون اهدافی متشابه را دنبال مینمایند که برخی از مهمترین آنها به این شرح است:
- تغییر ایدئولوژی حاکم.
- کاهش مشارکت ی مردم با القای ناکارآمدی حکومت.
- تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان.
- دستکاری افکارعمومی در جهت خواستههای خود و علیه نظام حاکم.
- کاهش انسجام اجتماعی.
- تغییر انسجام ی حاکم.
- تغییر ارزشهای جامعه و ایجاد استحاله فرهنگی.
- ایجاد فرهنگ جدید.
- تغییر الگوی ی حاکم.
- تشدید و تقویت واگرایی قومی.
ولایت مطلقه فقیه و کارکردهای اثر گذار آن در نظام ی کشورمان خاری در چشم دشمنان است و چتر ولایت ناجی کشور و ملت خواهد بود و بر همین اساس از همان اوایل انقلاب استحکام و آسیب ناپذیری نظام را به پشتیبانی از ولایت فقیه گره زدند و مردم را به رعایت این مهم تذکر دادند.
حضرت آیتالله ای در پاسخ به نامهی یک دختر نوجوان درباره موعد تکلیف الهی، ورود به این وادی را تبریک گفته و توصیههایی بر
دختر خوبم! وارد شدن به وادی تکلیف الهی، بر شما مبارک باد. شما اکنون مخاطب خدای بزرگ و مهربان میباشید، و این شرف عظیمی است. سعی کنید دستورات خدا را یاد بگیرید و به آن عمل کنید. این، شما را خوشبخت و ارزشمند و مفید برای دیگران خواهد کرد. رهبران اسلام یعنی پیغمبر و ائمهی معصومین علیهم السلام بهترین پیشوایاناند؛ سعی کنید آنها را بشناسید و پیروی کنید.
درس خواندن و تهذیب اخلاق و هوشیاری ی همراه با تلاشهای انقلابی، وظائفی هستند که دختران و پسران این نسل باید آنها را هرگز فراموش نکنند. من سالگرد مکلف شدن شما را تبریک میگویم و برای شما دعا میکنم.
اصول مرتبط با رهبرى در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران:
• اصل۲: جمهورى اسلامى
• اصل۵: ولایت فقیه عادل و با تقوا
• اصل۵۷: قواى حاکم در جمهورى اسلامى
• اصل۶۰: قوه مجریه
• اصل۹۱: شوراى نگهبان
• اصل۱۰۷: تعیین رهبر توسط خبرگان رهبرى
• اصل۱۰۹: شرایط و صفات رهبر
• اصل۱۱۰: وظایف و اختیارات رهبر
• اصل۱۱۱: فوت یا کناره گیرى یا عزل رهبر
• اصل۱۱۲: مجمع تشخیص مصلحت نظام
• اصل۱۱۳: رئیس جمهور
• اصل۱۳۱: فوت عزل یا استعفاى رئیس جمهور
• اصل۱۴۲: دارایى رهبر، رئیس جمهور و مسئولین
• اصل۱۵۷: رئیس قوه قضائیه
• اصل۱۷۵: صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران
• اصل۱۷۶: شورای عالی امنیت ملی
• اصل۱۷۷: بازنگرى در قانون اساسى
اصل ۲
جمهورى اسلامى، نظامى است بر پایه ایمان به:
۱- خداى یکتا (لا اله إلا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و وم تسلیم در برابر امر او.
۲- وحى الهى و نقش بنیادى آن در بیان قوانین.
۳- معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملى انسان به سوى خدا.
۴- عدل خدا در خلقت و تشریع.
۵- امامت و رهبرى مستمر و نقش اساسى آن در تداوم انقلاب اسلام.
۶- کرامت و ارزش والاى انسان و آزادى توأم با مسئولیت او در برابر خدا، که از راه:
الفـ اجتهاد مستمر فقهاى جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین (سلامالله علیهم اجمعین)،
بـ استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشرى و تلاش در پیشبرد آنها،
جـ نفى هر گونه ستمگرى و ستمکشى و سلطهگرى و سلطهپذیرى،
قسط و عدل و استقلال ى و اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى و همبستگى ملى را تأمین مىکند.
اصل ۵
در زمان غیبت حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه» در جمهورى اسلامى ایران، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوى، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن مىگردد.
اصل ۵۷
قواى حاکم در جمهور اسلامى ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال مىگردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.
اصل ۶۰
اعمال قوه مجریه جز در امورى که در این قانون مستقیماً بر عهده رهبرى گذارده شده، از طریق رئیس جمهور و وزراء است.
اصل ۹۱
به منظور پاسدارى از احکام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با آنها، شورایى به نام شوراى نگهبان با ترکیب زیر تشکیل مىشود:
۱- شش نفر از فقهاى عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبرى است.
۲- شش نفر حقوقدان، در رشتههاى مختلف حقوقى، از میان حقوقدانان مسلمانى که به وسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شوراى اسلامى معرفى مىشوند و با رأى مجلس انتخاب مىگردند.
اصل ۱۰۷
پس از مرجع عالیقدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانى اسلام و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت آیتالله العظمى امام خمینى قدّس سرّه الشریف» که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبرى شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبرى درباره همه فقهاى واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسى و م مىکنند هر گاه یکى از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهى یا مسائل ى و اجتماعى یا داراى مقبولیت عامه یا واجد برجستگى خاص در یکى از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبرى انتخاب مىکنند و در غیر این صورت یکى از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفى مىنمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهاى ناشى از آن را بر عهده خواهد داشت.
رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوى است.
اصل ۱۰۹
شرایط و صفات رهبر:
۱- صلاحیت علمى لازم براى افتاء در ابواب مختلف فقه.
۲- عدالت و تقواى لازم براى رهبرى امت اسلام.
۳- بینش صحیح ى و اجتماعى، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافى براى رهبرى.
در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصى که داراى بینش فقهى و ى قوىتر باشد مقدم است.
اصل ۱۱۰
وظایف و اختیارات رهبر:
۱- تعیین تهاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران پس از م با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۲- نظارت بر حسن اجراى تهاى کلى نظام.
۳- فرمان همهپرسى.
۴- فرماندهى کل نیروهاى مسلح.
۵- اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها.
۶- نصب و عزل و قبول استعفاى:
الف- فقهاى شوراى نگهبان.
ب- عالیترین مقام قوه قضائیه.
ج- رئیس سازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران.
د- رئیس ستاد مشترک.
ه- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى.
و- فرماندهان عالى نیروهاى نظامى و انتظامى.
۷- حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه.
۸- حل معضلات نظام که از طرق عادى قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۹- امضاى حکم ریاست جمهورى پس از انتخاب مردم ـ صلاحیت داوطلبان ریاست جمهورى از جهت دارا بودن شرایطى که در این قانون مىآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شوراى نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبرى برسد.
۱۰- عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالى کشور به تخلف وى از وظایف قانونى، یا رأى مجلس شوراى اسلامى به عدم کفایت وى بر اساس اصل هشتاد و نهم.
۱۱- عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامى پس از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه.
رهبر مىتواند بعضى از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگرى تفویض کند.
اصل ۱۱۱
هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونى خود ناتوان شود. یا فاقد یکى از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضى از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد.
تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم مىباشد. در صورت فوت یا کنارهگیرى یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفى رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفى رهبر، شورایى مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و یکى از فقهاى شوراى نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبرى را به طور موقت به عهده مىگیرد و چنانچه در این مدت یکى از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد دیگرى به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقها، در شورا به جاى وى منصوب مىگردد.
این شورا در خصوص وظایف بندهاى ۱ و ۳ و ۵ و ۱۰ و قسمتهاى (د) و (ه) و (و) بند ۶ اصل یکصد و دهم، پس از تصویب سه چهارم اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام مىکند.
هر گاه رهبر بر اثر بیمارى یا حادثه دیگرى موقتاً از انجام وظایف رهبرى ناتوان شود، در این مدت شوراى مذکور در این اصل وظایف او را عهده دار خواهد بود.
اصل ۱۱۲
مجمع تشخیص مصلحت نظام براى تشخیص مصحلت در مواردى که مصوبه مجلس شوراى اسلامى را شوراى نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسى بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شوراى نگهبان را تأمین نکند و مشاوره در امورى که رهبرى به آنان ارجاع مىدهد و سایر وظایفى که در این قانون ذکر شده است به دستور رهبرى تشکیل مىشود.
اعضاى ثابت و متغیر این مجمع را مقام رهبرى تعیین مىنماید.
مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبرى خواهد رسید.
اصل ۱۱۳
پس از مقام رهبرى، رئیس جمهور عالیترین مقام رسمى کشور است و مسئولیت اجراى قانون اساسى و ریاست قوه مجریه را جز در امورى که مستقیماً به رهبرى مربوط میشود، بر عهده دارد.
اصل ۱۳۱
در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیمارى بیش از دو ماه رئیس جمهور و یا در موردى که مدت ریاست جمهورى پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعى هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگرى از این قبیل، معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبرى اختیارات و مسئولیتهاى وى را بر عهده مىگیرد و شورایى متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبى دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگرى که مانع انجام وظایف وى گردد و نیز در صورتى که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبرى فرد دیگرى را به جاى او منصوب مىکند.
اصل ۱۴۲
دارایى رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوه قضائیه رسیدگى مىشود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد.
اصل ۱۵۷
به منظور انجام مسئولیتهاى قوه قضائیه در کلیه امور قضایى و ادارى و اجرایى مقام رهبرى یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضایى و مدیر و مدبر را براى مدت پنج سال به عنوان رئیس قوه قضائیه تعیین مىنماید که عالیترین مقام قوه قضائیه است.
اصل ۱۷۵
در صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، آزادى بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامى و مصالح کشور باید تأمین گردد.
نصب و عزل رئیس سازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران با مقام رهبرى است و شورایى مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و مجلس شوراى اسلامى (هر کدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت.
خط مشى و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین مىکند.
اصل ۱۷۶
به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی "شورای عالی امنیت ملی " به ریاست رئیس جمهور، با وظایف زیر تشکیل می گردد.
۱ - تعیین تهای دفاعی - امنیتی کشور در محدوده تهای کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری .
۲ - هماهنگ نمودن فعالیت های ی ، اطلاعاتی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی - امنیتی .
۳ - بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی . اعضاءی شورا عبارتند از: - رؤسای قوای سه گانه - رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح - مسئول امور برنامه و بودجه - دو نماینده به انتخاب مقام رهبری - وزرای امور خارجه ، کشور، اطلاعات - حسب مورد وزیر مربوط و عالیترین مقام ارتش و سپاه .
شورای عالی امنیت ملی به تناسب وظایف خود شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل می دهد. ریاست هر یک از شوراهای فرعی با رئیس جمهور یا یکی از اعضاءی شورای عالی است که از طرف رئیس جمهور تعیین می شود. حدود اختیارات و وظایف شوراهای فرعی را قانون معین می کند و تشکیلات آنها به تصویب شورای عالی می رسد. مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تأیید مقام رهبری قابل اجراست .
اصل یکصد و هفتاد و ششم به موجب اصلاحاتی که در سال ۱۳۶۸ نسبت به قانون اساسی صورت گرفته ، به این قانون الحاق شده است .
اصل ۱۷۷
بازنگرى در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در موارد ضرورى به ترتیب زیر انجام مىگیرد.
مقام رهبرى پس از م با مجمع تشخیص مصلحت نظام طى حکمى خطاب به رئیس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسى را به شوراى بازنگرى قانون اساسى با ترکیب زیر پیشنهاد مىنماید:
۱- اعضاى شوراى نگهبان.
۲- رؤساى قواى سه گانه.
۳- اعضاى ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۴- پنج نفر از اعضاى مجلس خبرگان رهبرى.
۵- ده نفر به انتخاب مقام رهبرى.
۶- سه نفر از هیأت وزیران.
۷- سه نفر از قوه قضائیه.
۸- ده نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى.
۹- سه نفر از دانشگاهیان.
شیوه کار و کیفیت انتخاب و شرایط آن را قانون معین مىکند.
مصوبات شورا پس از تأیید و امضاى مقام رهبرى باید از طریق مراجعه به آراى عمومى به تصویب اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسى برسد.
درباره این سایت